واقعاً!
کی فکرش رو میکرد
ادامه راه شهدا
اینقدر سخت باشد....
واقعاً!
کی فکرش رو میکرد
ادامه راه شهدا
اینقدر سخت باشد....
تمام حاصلم خون جگر بود
ز هر شاخه هزاران میوه دادم
همانا پاسخت نیش تبر بود
دلم از طفل بر پستان مادر
به دیدار اجل مشتاق تر بود
اگر چه شاخه هایم را شکستند
به هر شاخه هزارانم ثمر بود
چه باک از تیغ زهر آلود دشمــن
علی یک عمر در کام خطر بود
هزاران زخم در دل داشتم من
که بس کاری تر از این زخم سر بود
به جان فاطمه آن که مرا کشت
نه تیغ ابن ملجم،میخ در بود
توایِ قاتل مرا کشتی نگفتی
علی یک عمر غمخوار بشر بود
زدی شمشیر بر فرق امامی
که حتی مهربان تر از پدر بود
کوفه شده کربلا
قد قتل المرتضی
خالی جای زهرا تا ببینه مولا رو
داره می بنده زینب زخم سر بابا رو
فزت و رب الکعبه یعنی دنیا،
اون روزی افتاد شیر خیبر از پا
که بی هوا سیلی زدند به زهرا
--------------------------------------------------------------------------------
آیه ی استرجاع رو زیر لبش میخونه
داره حسن با گریه میبردش تا خونه
اون که می آورده برا یتیما
پیش چشای کوفه نون و خرما
چند شب دیگه میره از این دنیا
بسم الله الرحمن الرحیم...
1- خدایا در این شب قدر به حق فرق شکافته ی مولا
که به راستی شق القمری است عظیم
و به حق نماز رزمندگان و شهدا
به حق مولایم آقا امام زمان(عج)، یوسف زهرا(س)
ما و نسل ما را از زمینه سازان ظهور مهدی فاطمه قرار بده
2- به قول شهید شوشتری:
الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم،
بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم .
آزادمان کن تا اسیر نگردیم.
3- ای مثل روز ، آمدنت روشن !
این روزها که می گذرد ، هر روز
در انتظار آمدنت هستم ...
اما...
با من بگو که آیا ، من نیز
در روزگار آمدنت هستم ؟
هر جا که نام نامی تو آنجاست، قلبم بهانه غزلی دارد...
4- چوب خط های گناهم پر شد بحساب ابلیس
رمولا جان! برای نوکرت حساب تازه ای باز کن
5- خدایا نمیدونم بخشیدی یا نه نمیدونم گذشتی یا نه
فقط میدونم این شب قدرم رفت...
خدا...
خدایا این بدن زار و نحیفم طاقت عذاب و آتیش جهنمو نداره
به الهیتت سوگند، ببخش
غلط کردم خداجون
الهی العفو العفو العفو
🌹شهید حسین علم الهدی🌹
🔺تاریخ تولد: ۱۳۳۷
🔻محل تولد: اهواز، ایران
🔺تاریخ شهادت: ۱۶/۱۰/۱۳۵۹ (عملیات نصر)
🔻محل شهادت: هویزه، ایران
🔺نحوه شهادت: اصابت همزمان گلوله سه تانک به وی
💠اطلاعات نظامی💠
🔸فرماندهی سپاه هویزه
🔸جنگ: ایران_عراق
باز هم دلم هوای زینبیه کرده است
ده روز قبل از شهادتش ،کنارهمسرم در سوریه بودم
این ده روز شیرین ترین ایام زندگی من در کنار حاج فرشاد بود
ایشان سی سال منتظر شهادت بود! و من سی سال منتظر خبر شهادتش!
۲۰مهرماه خبر شهادتش را آرودند!
زیباترین روز زندگی من بود
شهادتش آنقدر شیرین بود که طعم آن را بخوبی حس میکردم
ذوق زده و بی قرار
دلم می خواست من هم می توانستم با او پرواز کنم
و خداوند متعال چه زیبا رقم زده بود جدایی مان را
جدایی نه
این تازه آغاز وصال بود
آیا روزی خواهد رسید که همگان معنای بلند شهادت را درک کنند؟
شهادتت مبارک
همسر عزیزم
دلنوشته ی ارسالی از طرف همسر فرمانده شهید فرشاد حسونی زاده
روحمان با یادش شاد با ذکر صلوات.
۱. شهیدان از می توحید مستند
شهیدان سرخوش از جام الستند
نمردند و نمی
میرند هرگز
شهیدان زنده ی جاوید هستند
*هفته دفاع مقدس گرامی باد*
۲. امام علی-ع:
خداوند، شهدا را در قیامت باچنان جلال و نورانیتی وارد محشر
می کند،
که اگر انبیا سواره از مقابل آنان عبور کنند به “احترام شهیدان” پیاده
شوند. (بحار الانوار جلد ۱۰۰ ص ۱۳)
۳. بدی کردیم، خوبی یادمان رفت
ز دلها لای روبی یادمان رفت
به ویلای شمالی
خو گرفتیم
شهیدان جنوبی یادمان رفت
…
شادی روح شهدا “صلوات”
۴. شهادت، گل خوشبو و معطری است که جز دست
برگزیدگان خداوند در میان انسانها، به آن نمی رسد.
(مقام معظم
رهبری)
…………………………. هفته دفاع مقدس گرامی باد.
۵. گل اشکم شبی وا میشد ای کاش
همه دردم مداوا میشد ای کاش
به هر کس قسمتی
دادی خدایا
شهادت قسمت ما میشد ای کاش
۶. خوشا آنان که جانان می شناسند
طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم و
گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند
۷. پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند،
اما حقیقت آن است که
زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند. (شهید آوینی)
…
خدایا، فضای
دلهایمان را هیچگاه از عطر یاد شهدا خالی نفرما / الهی آمین.
۸. زندگی بی شهادت، ریاضت تدریجی برای رسیدن به مرگ است. (شهید محمد عبدی)
۹. در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی
ز مردن نهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند
…
اللهم ارزقنا شهادت فی
سبیلک
۱۰. هزار هزار شور و شوق
لبان پر ز خنده
هزار هزار بسیجی
هزار هزار
پرنده
هزار هزار پهلوون
هزار هزار همخونه
رفتند که ما بمونیم
رفتند که
دین بمونه
…….
*شهدا را یاد کنیم اگرچه با یک صلوات*
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ :.
نقل شده است که : کسى همواره در دل شب با سوز و گداز خدا را مى خواند. کامش با لفظ ((الله الله )) شیرین بود. این حالت روحانى بر شیطان سخت آمد. پیش وى رفت و گفت : اى پررو! تو که مى بینى خداوند، در برابر دعاها و اصرار تو لبیکى نمى گوید، چرا این قدر لجاجت مى کنى ؟ بس است ، دعا کردن را رها کن و پى کار خود برو. آن مرد بى چاره از القاى شیطان ، افسرده گشت و دعا را رها کرد. او در خواب ((خضر)) را در باغى سبز و خرم دید. خضر به او گفت : چه شد؟ چرا دیگر ((الله الله )) نمى گویى ؟ در جواب گفت : من هر چه خدا را بیشتر مى خوانم جوابم را نمى دهد. حضرت خضر گفت : خداوند، به من فرمود: به تو بگویم : مگر باید جواب خدا را از در و دیوار بشنوى ؟ همین که ((الله ، الله )) مى گویى ، جذبه خدایى تو را به سوى خود مى خواند و همین ، لبیک گفتن خدا به تو است . نیز گفت : اى بنده خدا! خداوند متعال به فرعون جاه و جلال داد تا او دست به دعا بر ندارد و خداوند ناله او را نشنود. پس از عزیز و اى مؤمن ! بدان که همان سوز و گداز تو، دلیل بر راه یابى و پذیرش توبه تو است .
مولانا این داستان را چه زیبا سروده :
آن یکى ((الله )) مى گفتى شبى تا که شیرین مى شد از ذکرش لبى
گفت : شیطان آخر اى بسیار گو این همه ((الله )) را لبیک مگو
گفت : شیطانش خمش اى سخت رو چند گویى آخر اى بسیار گو
مى نیاید یک جواب از پیش تخت چند ((الله )) مى زنى با روى سخت
او شکسته دل شد و بنهاد سر دیده او در خواب خضر را در خضر
گفت : همین از ذکر چون وامانده چون پشیمانى از آن گش خوانده
گفت : لبیکم نمى آید جواب زآن همى ترسم که باشم رد باب
گفت : او را که خدا این گفت به من که برو با او بگو ممتحن
گفت ، آن ((الله )) تو لبیک ماست و آن نیاز درد سوزت پیک ماست
حیله ها و چاره جوییهاى تو جذب ما بود و گشاد این پاى تو
ترس عشق تو کمند لطف ماست زیر هر یارب گفتنش دستور نیست
جان جاهل زین دعا جز دور نیست زآن که یا رب گفتنش دستور نیست
بر دهان و بر لبش قفلست و بند تا ننالد با خدا وقت گزند
داد مر فرعون را صد ملک و مال تا بکرد او دعوى عز و جلال
در همه عمرش ندید او درد سر تا ننالد سوى حق آن دهان
داد او را جمله ملک این جهان حق ندادش درد و رنج و آن دهان
درد آمد بهتر از ملک جهان تا به خوانى مر خدا را در نهان
خواندن بى درد از افسرد گیست خواندن با درد از دل برد گیست