باز هم دلم هوای زینبیه کرده است
ده روز قبل از شهادتش ،کنارهمسرم در سوریه بودم
این ده روز شیرین ترین ایام زندگی من در کنار حاج فرشاد بود
ایشان سی سال منتظر شهادت بود! و من سی سال منتظر خبر شهادتش!
۲۰مهرماه خبر شهادتش را آرودند!
زیباترین روز زندگی من بود
شهادتش آنقدر شیرین بود که طعم آن را بخوبی حس میکردم
ذوق زده و بی قرار
دلم می خواست من هم می توانستم با او پرواز کنم
و خداوند متعال چه زیبا رقم زده بود جدایی مان را
جدایی نه
این تازه آغاز وصال بود
آیا روزی خواهد رسید که همگان معنای بلند شهادت را درک کنند؟
شهادتت مبارک
همسر عزیزم
دلنوشته ی ارسالی از طرف همسر فرمانده شهید فرشاد حسونی زاده
روحمان با یادش شاد با ذکر صلوات.