پلاک خاکی

این وبلاگ برای شهدان ساخته شده است.

پلاک خاکی

این وبلاگ برای شهدان ساخته شده است.

پلاک خاکی

ما در این سایت به شهدان دفاع مقدسمان میگوییم که همیشه ما پشت شما هستیم.
هزینه کپی برداری: یک فاتحه برای گذشتگان و شهدا.

آخرین نظرات
نویسندگان

۱۸۴ مطلب توسط «شهید گمنام» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

در سال ۱۳۳۷ ه ش  در یکی از خانه‌های قدیمی منطقه‌ی مستضعف‌نشین (پشت مسجد امام) درشهر« اصفهان» متولد شد.

تحصیل در هنرستان را به دلیل جو فاسد آن زمان تحمل نکرد و از محیط آن کناره گرفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت.

پس از پیروزی انقلاب وتشکیل سپاه، با عضویت در شورای فرماندهی سپاه یاسوج، فعالیت‌های همه جانبه‌ی خود را آغاز کرد.


در جلسه‌ای که به اتفاق نماینده‌ی حضرت امام (ره) و امام جمعه‌ی اصفهان، خدمت حضرت امام (ره) مشرف شده بودند، ایشان از معظم‌له در مورد رفتن به کردستان کسب تکلیف کردند. حضرت امام (ره) به شهید‌ ردانی‌پور امر فرمودند:"شما  باید به کردستان بروید وکار کنید"


با شروع جنگ تحمیلی، به همراه عده‌ای از همرزمان خود از« کردستان» وارد جنوب شد و با نیروهای اعزامی از اصفهان (سپاه منطقه‌ی ۲) که در نزدیکی آبادان «جبهه‌ی دارخوین» مستقر بودند، شروع به فعالیت کرد.


خاطره‌ی جانفشانی او در کنار همرزمش، فرمانده‌ی دلاور جبهه‌های نبرد، شهید حسن باقری در «چزابه» در اذهان رزمندگان اسلام فراموش نشدنی است و لحظه لحظه‌ی ایثار و فداکاری او زبانزد خاص و عام است.


سردار رشید اسلام شهید ردانی‌پور همواره در عملیات‌ها حضوری فعال داشت. صحنه‌های فداکارانه نبرد «عین‌خوش» یاد‌آور دلاوری‌های این سرباز گمنام اسلام و همرزمانش در عملیات فتح‌المبین است، که در کنار شهید خرازی ـ فرمانده‌ی تیپ امام حسین (ع) ـ رزمندگان اسلام را هدایت و فرماندهی می‌کردند.


 در همین عملیات برادر کوچکترش به درجه‌ی رفیع شهادت نایل آمد و خود او نیز بشدت مجروح و در اثر همین جراحت نیز یک دستش معلول شد. پس از آن در عملیات رمضان، فرماندهی قرارگاه فتح سپاه را به عهده داشت، که چند یگان رزمی سپاه را اداره می‌کرد، به طوری که شگفتی فرماندهان نظامی ـ اعم از ارتش و سپاهی ـ را از اینکه یک روحانی فرماندهی سه لشکر را عهده‌دار است و با لباس روحانی وارد جلسات نظامی می‌شود و به طرح و توجیه نقشه‌ها می‌پردازد را برمی‌انگیخت.


ایشان در کمتر از ۳ سال سطوح فرماندهی رزمی را تا سطح قرارگاه طی کرد، که این مهم، ناشی از همت، تلاش، پشتکار و اخلاص در عمل این شهید عزیز بود.


او که تا این مدت همسری اختیار نکرده بود، پیمان زندگی مشترک خود را با همسر یکی از شهدای بزرگوار، پس از تشرف به محضر امام امت (ره) منعقد کرد و سه روز پس از ازدواج، به جبهه بازگشت.


دو هفته پس از ازدواج، صدق و تلاش این روحانی عارف و فرمانده‌ی شجاع در عملیات والفجر ۲ به نقطه‌ی اوج رسید و عاشقانه ردای شهادت پوشید و به وصال محبوب نایل شد. و جسم پاکش در منطقه‌ی حاج عمران مظلومانه بر زمین ماند و روح باعظمتش به معراج پرکشید؛ گرچه تا این تاریخ نیز ایشان در زمره‌ی شهدای مفقود‌الجسد است. این جمله از اولین وصیت ‌نامه‌اش برای شاگردان و رهروانش به یادگار ماند:"عمامه‌ی من کفن من است."


*************


آخوند واقعی


خبر رسید که ضد انقلاب با حمله به روستایی نزدیک سنندج، دکتر جهاد سازندگی را به اسارت برده است.


صبح اول وقت راه افتادیم. مصطفی، عمامه به سر، اما با بند حمایل و یک نوار فشنگ تیر بار دور کمر قوت قلب همه بود.


پیش مرگ های کرد که در کنار ما با دشمن می جنگیدند، چپ چپ به مصطفی نگاه می کردند، باور نمی کردند او اهل رزم و درگیری باشد همان صبح زود، ضد انقلاب دکتر را به شهادت رسانده بود، امادرگیری تاعصر ادامه داشت، وقت برگشتن، پیش مرگ ها تحت تاثیر شجاعت مصطفی، ول کن او نبودند.


یکی از آنها بلند، طوری که همه بشنوند گفت :


- اینو می گن آخوند، اینو می گن آخوند!


مصطفی می خندید. دستی کشید به سبیل های تا بناگوش آن کاک مسلح و گفت :


-  اینو میگن سبیل. اینو می گن سبیل.


*************


نفوذ معنوی


بحران کردستان ادامه داشت و اعزام نیروهای داوطلب، به طور معمول 30، 40 نفره بود.


 یکی از شب ها که در ستاد مشترک پادگان سنندج جمع بودیم سرهنگ صیاد شیرازی ضن صحبت فهمید که آقا مصطفی در یاسوج و روستاهای آن دارای نفوذ معنوی است، به او گفت:


-خوبه به یاسوج برید، شاید با آوردن نیروهای آن منطقه بتونیم از توان اونها در نبردهای کوهستانی استفاده کنیم.


فردا صبح راه افتاد. با شکل و شمایل طلبگی. همان عمامه ی جمع و جور. قبا و عبای ساده و تر و تمیز.


***


سه روز بعد برگشت. با یک گردان رزمنده های لر. همه مسلح، همه عاشق انقلاب


*************


آب


بچه ها یکی یکی شهید می شدند کار مصطفی شده بود سینه خیز رفتن میان مجروحان. آب می خواستند، آب نبود.


با یک کلمن آب برگشت میان بچه ها، به شوق آب رساندن.


 صدای یاران بلند بود.


یا اباصالح المهدی ادرکنی


آب مانده بود دست مصطفی. همه شهید، همه چاک چاک.


علی نوری، منصور موحدی، محمود پهلوان نژاد، همه تک تیرانداز، هر کدام برای خود یک گردان، یک لشکر.


ساعت 2 بعد از ظهر، اخ

  • شهید گمنام
  • ۰
  • ۰

سالها قبل از انقلاب با اتومبیل تصادف کرده بود و زنده ماندنش شبیه یک معجزه بود


 می گفتند در آن حال بیهوشی و بی خودی هی زیر لب می گفت :


«امام زمان مرا نگه داشته است ...»


 

چند سال پس از انقلاب مرتضی سیگارش را ترک کرد . دلیلی که برای این کار گفت این بود که امام زمان (عجل الله فرجه) در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند.


در اینصورت چطوری می توانم در حضور ایشان سیگار بکشم؟


 اینگونه بود که هرگز لب به سیگار نزد .


************************************


حدیث نفس


امام را که پیدا کرد ، تمام نوشته هایش اعم از تراوشات فلسفی ، داستانهای کوتاه ، شعر و ... را درون چند گونی ریخت و آتش زد .


می گفت:


 « هنر امروز حدیث نفس است و هنرمندان گرفتار خودشان . به فرموده حافظ ، تو خود حجاب خودی ، حافظ از میان برخیز . سعی کردم که ... خودم را از میان بردارم ، تا هر چه هست خدا باشد . البته آنچه که انسان می نویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست ، امّا اگر انسان خود را در خدا فانی کند ، آنگاه این خداست که در آثار ما جلوه گر می شود ... »


 


************************************


خانم زهرا(سلام الله علیها) فرمود: با بچه من چه کار داری؟


من یه وقتی سر چند شماره از مجله سوره نامه تندی به سید نوشتم که یعنی من رفتم و راهی خانه شدم. حالم خیلی خراب بود. حسابی شاکی بودم.


پلک که روی هم گذاشتم "بی بی فاطمه" (صلوات الله علیها) را به خواب دیدم و شروع کردم به عرض حال و نالیدن از مجله، که «بی بی» فرمود با بچه‌ من چه کار داری؟


 من باز از دست حوزه و سید نالیدم، باز" بی بی "فرمود: با بچه من چه کار داری؟


برای بار سوم که این جمله را از زبان مبارک "بی بی" شنیدم، از خواب پریدم.


وحشت سراپای وجودم را فرا گرفته بود و اصلا به خود نبودم تا اینکه نامه ای از سید دریافت کردم.


 سید نوشته بود: «یوسف جان ! دوستت دارم. هر جا می خواهی بروی، برو! هر کاری که می خواهی بکنی، بکن! ولی بدان برای من پارتی بازی شده و اجدادم هوایم را دارند»


 دیگر طاقت نیاوردم و راه افتادم به سمت حوزه و عرض کردم سید پیش از رسیدن نامه ات خبر پارتی ات را داشتم و گفتم آنچه را آن شب در خواب دیده بودم.


راوی:یوسفعلی میرشکاک


************************************


داد زد:خدا لعنتت کند


احتمالاً زمستان سال 68 بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پر بود از هنرمندان، فیلمسازان، نویسندگان و ... در جایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه، داشت به حضرت زهرا سلام الله علیها بی ادبی می‌شد. من این را فهمیدم. لابد دیگران هم همین طور، ولی همه لال شدیم و دم بر نیاوردیم. با جهان بینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم. طرف هنرمند بزرگی است و حتما منظوری دارد و انتقادی است بر فرهنگ مردم اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند و داد زد: خدا لعنتت کند! چرا داری توهین می‌کنی؟!


همه سرها به سویش برگشت در ردیف‌های وسط آقایی بود چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی. کلاهی مشکی بر سرش بود و اورکتی سبز بر تنش. از بغل دستی‌ام (سعید رنجبر) پرسیدم: " آقا را می‌شناسی؟"


گفت: "سید مرتضی آوینی است."


راوی : رضا رهگذر


************************************


مثنوی آهنگران


از صادق آهنگران خواست تا برای مجموعه جدید « روایت فتح » اشعاری بخواند .


 روزی که برای بازدید و فیلمبرداری از شهر هویزه می رفتند ، آهنگران مثنوی هایی خواند و آنها را برای فیلم هایش انتخاب کرد . از جمله :


چرا بستند راه آسمان را ؟


چرا برداشتند این نردبان را؟


مرا اسب سپیدی بود روزی


شهادت را امیدی بود روزی


خدا اسب سپیدم را که دزدید؟


شهادت را ، امیدم را ، که دزدید؟


وقتی آهنگران این اشعار را با صدای سوزناک خود خواند ، سید در ماشین کنار او نشسته بود و می گریست .


بچه های گروه که سید را خوب می شناختند ، می دانستند که ناله ها و گریه های سید بخاطر جا ماندنش از قافله شهداست.


************************************


زندگی و نماز


به نماز سید که نگاه می‌کردم، ملائک را می‌دیدم که در صفوف زیبای خویش او را به نظاره نشسته‌اند.


رو به قبله ایستادم. اما دلم هنوز در پی تعلقات بود.


گفتم: "نمی‌دانم‏, چرا من همیشه هنگام اقامه نماز حواسم پرت است."


به چشمانم خیره شد.


گفت: مواظب باش! کسی که سرنماز حواسش جمع نباشد، در زندگی نیز حواسش اصلاً جمع نخواهد شد.


گفت و رفت.


اما من مدتها در فکر ارتباط میان نماز و زندگی بودم.


  


بار دیگر خواندم،  اما نماز سید مرتضی چیز دیگری بود.


منبع: کتاب همسفر خورشید


راوی: اکبر بخشی


************************************


در حضور غربت یاران


سید دل پرخونی داشت، همراهانش با صدای «یارب» ‌های او در نیمه‌ شب آشنا بودند.


پاسی از شب که می‌گذشت، در انتظار صدای ناله‌های آوینی چشمانشان را باز م

  • شهید گمنام
  • ۰
  • ۰

مرتضی آوینی ٢

ی‌کردند مرتضی مرثیه‌سرا بود، دلی عاشورایی داشت قصه وصال، روح بی‌تابش را عاشق می‌ساخت.


یکبار در دوکوهه به او گفتم: شهید داوود یکبار در زمین خیس پادگان به زمین افتاد و گریه کرد وقتی علت گریه‌اش را پرسیدم، پاسخ داد:"یاد حضرت عباس افتادم که هنگام به زمین افتادن دست نداشت، حتماً‌ خیلی سخت به زمین افتاده است".


 با شنیدن این سخن گریه مجال صحبت را از مرتضی گرفت، همانجا در پادگان نشست، ساعت‌ها به یاد غربت عباس‌بن‌علی  و داوود گریست. گوئی پرده‌های غیب را از چشمانش گرفته بودند، داوود را در زمین صبحگاه می‌دید. لب به سخن گشود، داوود باید می‌رفت.


برخاست،‌ پا برجای گام‌های داوود نهاد. مرتضی مردی آسمانی بود که پای بر خاک داشت.


منبع : کتاب هسفر خورشید.


راوی : برادر رضا برجی


************************************


معنای زندگی


مرتضی دل‌بسته بود، ناله‌های شبانه‌اش دردی جانکاه در دل داشت، که با هق‌هق گریه می‌آمیخت.

سید بارها و بارها برایمان از شهادت گفت؛ از رفتن به سوی نور، پرواز کردن، بی‌دل شدن، سجده‌گاه خویش را با خون، سرخ نمودن، و راهی بی‌پایان تا اوج هستی انسان گشودن.


به یاد دارم که در مورد زندگی و مرگ گفت:


" زندگی کردن با مردن معنی می‌یابد، کلید ماجرا در مردن است، نه زندگی کردن."


چگونه مردن برایش مهم بود.


 عاقبت خداوند آرزویش را به سر منزل مقصود رساند.


کتاب همسفر خورشید


راوی : دوست شهید


************************************


دعوا و نماز


با او حرفم شد . تقصیر من بود .


 همان وقت که دعوا می کردیم مطمئن بودم که حق بامن نیست ، امّا عصبانی بودم و چیزی نفهمیدم .


 نیم ساعت بعد یکی از بچه ها آمد دنبالم و گفت : « از وقتی بحث تون تموم شده، مرتضی رفته تو اتاق و درو بسته ، نماز می خونه . »


دو ساعت بعد ، من را دید . آمد جلو ، گرم احوالپرسی کرد . عرق سرد نشست روی پیشانیم ، از خجالت .


برگرفته از کتابچه مجموعه خاطرات شهید سید مرتضی آوینی "نشر یا زهرا (سلام الله علیها)"


************************************


لبخند خامنه ای شفقت صبح است


دلباخته ی رهبری بود ، بعد از ارتحال امام اینگونه در نوشته هایش با رهبرش بیعت کرد:


"عزیز ما ! ای وصی امام عشق ! آنان که معنای ولایت را نمی دانند در کار ما سخت درمانده اند، اما شما خوب می دانید که سرچشمه ی این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست .


 خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم ، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم .


 ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما بازیافتیم


لبخند شما شفقتِ صبح را داشت و شبِ انزوای ما را شکست .


سر ما و قدمتان ، که وصی امام عشق هستید و نایب امام زمان"


 


************************************


تعجب شهید آوینی از غرب زدگی بیش از حد حجه الاسلام سید محمد خاتمی (وزیر وقت فرهنگ و ارشاد)


شهید آوینی می نویسد:


«وزیر فرهنگ و ارشاد در نشستی که به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه تهران انجام گرفته بود سخنانی ایراد کرد که سخت قابل تأمل است ...


پیش از آنکه به بحث بپردازیم باید بگویم که حتی اگر ما به اندازه غربی ها هم نسبت به مبانی فکری خود غیرتمند بودیم، اگر چه شرایط امروز ما به مراتب بهتر از این می بود که اکنون هست، اما باز هم طرح این بحث ها ضرورت می نمود...  گویا وزیر محترم ارشاد اصل را براین قرار داده اند که اسلام فقط با دور کردن مردم از این واقعیت – یعنی عرف حیات غربی و غرب زده – محقق می شود و حال که نمی توان از این واقعیت فاصله گرفت، پس ما اعتراض و انتقاد را هم کنار بگذاریم و همان طور که در برابر نشان دادن کُشتی و بکس و... تسلیم شدیم، همه آنچه را که دشمن می خواهد بر ما تحمیل کند بپذیریم  ... بنابراین، خلاف آنچه وزیر محترم ارشاد فرموده اند، خلأ مبتلابهِ ما  در نظم اجتماعی و روابط بین انسان ها، خلأ تئوریک نیست. اسلام در مقام نظر هیچ نقصی ندارد و نقص – هر چه هست – از آنجاست که تمدن امروز محصول فلسفه ای منقطع از وحی است. از یک سو تمدن غرب محصول تفکری عقلی است که در ذیل فلسفه یونان تحقق یافته است و از سوی دیگر، از لحاظ تاریخی نخستین بار است که مواجهه ای نظری و عملی میان تفکر دینی ما و تمدن فلسفی غرب روی می دهد و تا این مواجهه اتفاق نمی افتاد، حکمت نظری دین امکان نمی یافت که در صورتی عملی تنزل یابد و پاسخگوی مسائل روز باشد... 


************************************


عرفات


چند ماه پیش که از مکه برگشته بود تعریف می کرد که در عرفات گم شده . می گفت :


 « خیلی گشتم تا توانستم کاروان خودمان را پیدا کنم . من که گم بشوم دیگر چه توقعی از آن پیرمرد روستایی .»


خیلی تعجب کردم .


بعدها فهمیدم که حدیث داریم هرکس در عرفات گم بشود خدا او را پذیرفته است .


 


************************************


مروارید گم شده رهبر



همه می‌دانستند آن روز مراسم خاکسپاری

  • شهید گمنام
  • ۱
  • ۰

سید مرتضی آوینی است، قرار نبود مقام معظم رهبری در این مراسم باشکوه شرکت کنند.


 در اولین ساعات روز آقا تماس گرفتند و فرمودند:


"من دلم گرفته، دلم غم دارد، می‌خواهم بیایم تشییع پیکر پاک شهید آوینی. من افتخار می‌کنم به وجود این بچه‌های نویسنده و هنرمندی که در این مجموعه حوزه هنری تلاش می کنند. این آقای آوینی را آدم وقتی سیما و چهره نورانی‌اش را می‌بیند، همین‌طور دوست دارد به ایشان علاقمند بشود"


دل بی‌قرار رهبر در جست و جوی مروارید گم شده سپاهش بود، که اینک بر دوش هزاران ایرانی مسلمان به سمت بهشت‌زهرا می‌رفت، و باز هم آقا صبور،‌ سنگین و سرافراز غم فراق یکی دیگر از مرواریدانش را به جان می‌خرید.


************************************


تشییع با شکوه


اواخر فروردین ماه بود، پیکر خونین و خسته سید مرتضی بر دوش امت حزب‌الله در مقابل حوزه هنری تشییع می‌شد،‌ در همین لحظه اتومبیل حامل مقام معظم رهبری در خیابان سمیه ایستاد،‌ آقا برای ادای احترام به شهید علی‌رغم مسائل امنیتی از ماشین پیاده شد،‌ کنار پیکر سرباز دلخسته خویش ایستاد، و زیر لب زمزمه نمود، «انا لله و انا الیه راجعون»


نگاهی به اطراف انداخت، در جست و جوی خانواده شهید بود. آقا آرام و بی‌صدا در حالیکه چشم به تابوت سید مرتضی دوخته بود، به راه افتاد خیابان سمیه هنوز صدای گام‌های آهسته مقام معظم رهبری را به دنبال پیکر سربازش در ذهن دارد.


و چه سخت است،‌ که سربازی را در مقابل چشمان مولا و مقتدایش به خاک بسپاری، و چه بغضی در دل دارد، سالاری که فرزند،‌ سرباز و سردار فاتح قلبش را به خاک می‌سپرد.


منبع : کتاب راز خون


************************************


وصیت نامه شهید مرتضی آوینی


زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است؛ سلامت تن زیباست، اما پرنده‌ی عشق، تن را قفسی می‌بیند که در باغ نهاده باشند.


و مگر نه آنکه گردن‌ها را باریک آفریده‌اند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند.


و مگر نه آن‌که از پسر آدم، عهدی ازلی ستانده‌اند که حسین را از سر خویش، بیشتر دوست داشته باشد.


و مگر نه آن‌که خانه تن، راه فرسودگی می‌پیماید تا خانه روح، آباد شود.


و مگر این عاشق بی‌قرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی، که کره‌ی زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده‌اند.


و مگر از درون این خاک، اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرم‌هایی فربه و تن‌پرور برمی‌آید.


ای شهید، ای آن‌که بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش

  • شهید گمنام
  • ۰
  • ۰

  • شهید گمنام
  • ۰
  • ۰

  • شهید گمنام
  • ۰
  • ۰

  • شهید گمنام
  • ۰
  • ۰


۱. شهیدان از می توحید مستند
شهیدان سرخوش از جام الستند
نمردند و نمی میرند هرگز
شهیدان زنده ی جاوید هستند
*هفته دفاع مقدس گرامی باد*

۲. امام علی-ع:
خداوند، شهدا را در قیامت باچنان جلال و نورانیتی وارد محشر می کند،
که اگر انبیا سواره از مقابل آنان عبور کنند به “احترام شهیدان” پیاده شوند. (بحار الانوار جلد ۱۰۰ ص ۱۳)

۳. بدی کردیم، خوبی یادمان رفت
ز دلها لای روبی یادمان رفت
به ویلای شمالی خو گرفتیم
شهیدان جنوبی یادمان رفت

شادی روح شهدا “صلوات”


۴. شهادت، گل خوشبو و معطری است که جز دست برگزیدگان خداوند در میان انسانها، به آن نمی رسد.
(مقام معظم رهبری)
…………………………. هفته دفاع مقدس گرامی باد.

۵. گل اشکم شبی وا میشد ای کاش
همه دردم مداوا میشد ای کاش
به هر کس قسمتی دادی خدایا
شهادت قسمت ما میشد ای کاش

۶. خوشا آنان که جانان می شناسند
طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند

هفته دفاع مقدس

۷. پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند،
اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند. (شهید آوینی)

خدایا، فضای دلهایمان را هیچگاه از عطر یاد شهدا خالی نفرما / الهی آمین.

۸. زندگی بی شهادت، ریاضت تدریجی برای رسیدن به مرگ است. (شهید محمد عبدی)

۹. در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی ز مردن نهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند

اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک

۱۰. هزار هزار شور و شوق
لبان پر ز خنده
هزار هزار بسیجی
هزار هزار پرنده
هزار هزار پهلوون
هزار هزار همخونه
رفتند که ما بمونیم
رفتند که دین بمونه
…….
*شهدا را یاد کنیم اگرچه با یک صلوات*

  • شهید گمنام
  • ۰
  • ۰


. بالاترین نیکیها

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

فوق کل ذی بر بر حتی یقتل فی سبیل الله فاذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه بر.

رسول خدا(ص) می فرماید :

بالاتر از هر کار خیری، خیر و نیکی دیگری است تا آنکه فردی در راه خدا کشته شود، و بالاتر از کشته شدن در راه خدا خیر و نیکی نیست.

وسائل الشیعه، ج11، ص10، حدیث 21

 

2. برترین مرگها

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

اشرف الموت قتل الشهاده

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

شهادت برترین مرگهاست.

بحارالانوار، ج67، ص8، حدیث4

 

3. مرگ برتر

قال امیر المومنین علیه السلام :

ان الموت طالب حثیت لایفوته المقیم و لا یعجزه الهارب ان اکرم الموت القتل.

حضرت علی علیه السلام فرمود :

مرگ، با شتاب و تعقیب کننده است((همه را دریابد)) نه ماندگان از دست برهند و نه فراریان او را بازدارند، گرامی ترین مرگ، کشته شدن است.

نهج البلاغه، خطبه123

 

4. برترین قتل شهادت است

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

اشرف القتل قتل الشهدآء.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

والاترین قتل، کشته شدن شهیدان است.

نهج الفصاحه، ص668

 

5. هزار ضربه شمشیر به از مرگ در بستر

قال امیر المومنین علیه السلام :

و الذی نفس ابن ابی ابیطالب بیده لالف ضربه بالسیف اهون علی من میته علی الفراش.

حضرت علی علیه السلام فرمود :

قسم به کسیکه جان فرزند ابیطالب در دست اوست، هزار ضربه شمشیر بر من آسانتر از مرگ در بستر است.

بحار الانوار، ج97، ص40، حدیث44

 

6.شهادت، نه مرگ در بستر

قال امیر المومنین علیه السلام :

ایها الناس ان الموت لا یفوته المقیم و لایعجزه الهارب لیس عن الموت محیص و من لم یمت یقتل و ان افضل الموت القتل، والذی نفسی بیده لالف ضربه بالسیف اهون علی من میته علی فراش.

حضرت علی علیه السلام فرمود :

ای مردم همانا ایستادگان و فراریان را از مرگ گریزی نیست و هر کس به مرگ طبیعی نمیرد کشته می شود و شهادت بهترین مرگ است و سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هزار ضربه شمشیر آسانتر است بر من از مرگ در بستر.

وسائل الشیعه، ج11، ص8، حدیث12

شهادت

7. شهادت کرامت است

قال السجاد علیه السلام :

القتل لنا عاده و کرامتنا الشهاده.

حضرت امام سجاد علیه السلام فرمود :

کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست.

بحار الانوار، ج45، حدیث118

 

8. شهادت آرزوی اولیاء

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

والذی نفسی بیده ((لولا ان رجالا من المومنین لاتطیب انفسهم)) لوددت انی اقتل فی سبیل الله، ثم احیا ثم اقتل ثم احیا ثم اقتل، ثم احیا ثم اقتل.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

قسم به آنکه جانم به دست اوست((اگر نبود اینکه جمعی از مومنین خوش ندارند)) دوست داشتم که در راه خدا نه یکبار و دوبار، که چندین بار زنده گشته و بار دیگر کشته گردم.

صحیح بخاری، ج4، ص21، باب تمنی الشهاده

 

9. روزی شهادت

قال امیر المومنین علیه السلام :

من دعائه علیه السلام لمّا عزم علی لقا القوم بصفّین :

اللّهم ربّ السّقف المرفوع … ان اظهرتنا علی عدونا فجنّبنا البغی و سدّدنا للحق و ان اظهرتهم علینا فارزقنا الشَّهاده و اعصمنا الفتنه.

حضرت علی علیه السلام فرمود :

خدایا، ای پروردگار آسمان برافراشته … اگر ما را بر دشمنان پیروز گرداندی، از ستم و تجاوز دورمان دار و بر حق استوارمان گردان و اگر دشمنان بر ما پیروز شدند، شهادت را روزیمان فرما و از فتنه بازمان دار.

نهج البلاغه، خطبه170

 

10. فرجام سعادت و شهادت

عن امیر المونین علیه السلام :

و انا اسال الله بسعه رحمته و عظیم قدرته علی اعطاء کل رغبه … ان یختم لی و لک بالّسعاده و الشّهاده.

حضرت علی علیه السلام در پایان عهدنامه خود به مالک اشتر نوشت :

من از خدا به گشایش رحمت و بزرگی قدرتش(بر آنکه هر چه بخواهد عطا می کند) می خواهم که پایان زندگی من و تو را به نیکبختی و شهادت قرار دهد.

نهج البلاغه نامه53

 

11.شهادت در راه خدا

دعا امیر المومنین علیه السلام لهاشم بن عتبه فقال :

اللّهم ارزقه الشّهاده فی سبیلک و المرافقه لنبیّک.

حضرت علی علیه السلام در دعای خود به هاشم بن عتبه فرمودند :

خداوندا، شهادت در راهت را و همراهی با پیامبرت را به او روزی کن.

نهج السّعاده، ج2، ص108

 

12.همسایگی با شهدا

قال امیر المومنین علیه السلام :

… نسال الله منازل الشهداء و معایشه السّعداء و مرافقه الانبیاء.

حضرت امام علی علیه السلام فرمود :

  از خداوند جایگاه شهیدان و زندگی با سعادتمندان و همراهی با پیامبران را طلب می کنم.

نهج البلاغه، خطبه23

 

13. عشق به شهادت

قال امیر المومنین علیه السلام :

فو الله انی لعلی الحق. و انی للشّهاده لمحبّ.

حضرت امیر المومنین علیه السلام فرمود :

 پس به خدا قسم من بر حقّم و دوستدار شهادت.

شرح نهج البلاغه، ج6، ص99 و 100

شهادت

14. امید شهادت در جبهه

قال امیر المومنین علیه السلام :

و الله لولا رجائی الشّهاده عند لقائی العدوّ لوقد حمّ لی لقاءه لقرّبت رکابی، ثمّ شخصت عنکم فلا اطلبکم ما اختلف جنوب و شمال.

حضرت امام علی علیه السلام فرمود :

به خدا قسم اگر آرزوی شهادت را در پیکار با دشمن نمی داشتم،(که ای کاش زودتر فراهم آید) بر مرکب خود سوار می شدم و از میان شما کوچ می کردم و تا باد شمال و جنوب بوزد (برای همیشه) در جستجوی شما نمی پرداختم.

شرح نهج البلاغه، ج7، ص285، خطبه118

 

15. در ردیف شهیدان

قال السّجاد علیه السلام :

 حمدا نسعدبه فی السّعداء من اولیائه و نصیر به فی نظم الشّهداء بسیوف اعدائه.

حضرت امام سجاد علیه السلام فرمود :

سپاس خدای را، سپاسی که بدان در زمره اولیاء نیکبختی قرار گیریم و بواسطه آن در ردیف شهیدان با شمشیر دشمنانش در آئیم.

صحیفه سجّادیه، ج41، دعاء1

 

16. شهادت طلبی

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

من طلب الشّهاده صادقا اعطیها و لولم تصبه.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

هر کس از روی صدق شهادت را طلب کند، خداوند به او ((ثواب)) آن را عطا خواهد کرد، هر چند به شهادت نرسد.

کنز المعال، ج4، ص421، حدیث11210

 

17. تبریک به شهیدان

قال امیر المومنین علیه السلام :

انّ الله کتب القتل علی قوم و الموت علی آخرین و کلّ آتیه منیّته کما کتب الله له فطوبی للمجاهدین فی سبیل الله و المقتولین فی طاعته.

حضرت امام علی علیه السلام فرمود :

خداوند برای گروهی کشته شدن و برای گروهی دیگر مرگ را مقرّر نموده و هر کدام به اجل معین خود آنسان که او مقدّر کرده است می رسند، پس خوشا به حال مجاهدان راه خدا و کشتگان راه اطاعت او.

نهج السعاده، ج2، ص107

شهادت

18. خون شهید

انّ علیّ ابن الحسین علیه السلام کان یقول : قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

ما من قطره احبّ الی الله عزّوجلّ من قطره دمٍ فی سبیل الله.

امام زین العابدین علیه السلام پیوسته از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود:

هیچ قطره ای در نزد خداوند دوست داشتنی تر از قطره خونی که در راه خدا ریخته می شود نیست.

وسائل الشیعه، ج11، ص8، حدیث11

 

19. شهید درد جراحت را احساس نمی کند

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

الشّهید لایجد الم القتل الّا کما یجد احدکم مسّ القرصه.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

شهید درد کشته شدن را احساس نمی کند، مگر در حدّی که یکی از شما پوست دست خود را بین دو انگشت فشار دهد.

کنز المعال، ج4، ص398، حدیث11103

 

20. آمرزش گناهان شهید

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

للشّهید سبع خصال من الله اوّل قطره من دمه مغفور له کلّ ذنب.

حضرت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

به شهید هفت امتیاز از طرف خداوند عطا می شود، اولین آنها بخشیدن تمام گناهان اوست بواسطه اولین قطره خونش.

وسائل الشیعه، ج11، ص9، حدیث20

 

21. شهادت، کفّاره گناهان

قال الباقر علیه السلام :

اوّل قطره من دم الشّهید کفّاره لذنوبه الّا الدَّین فانّ کفّارته قضاءه.

امام باقر علیه السلام فرمود :

اولین قطره خون شهید کفاره گناهان اوست مگر بدهیها، که کفاره آن ادای آن است.

وسائل الشیعه، ج13، ص85، حدیث5

 

22. موجب آمرزش گناهان

قال الصادق علیه السلام :

من قتل فی سبیل الله، لم یعرّفه الله شیئاً من سیئاته.

امام صادق علیه السلام فرمود :

کسی که در راه خدا کشته شود، خداوند هیچ یک از گناهان او را به روی او نمیآورد.

وسائل الشیعه، ج11، ص9، حدیث19

 

23. شهید غسل و کفن ندارد

قال النّبی صلی الله علیه و آله : فی شهداء احد :

زمّلوهم بدمائهم و ثیابهم.

پیامبر اکرم درباره شهدای اُحُد فرمودند :

آنها را با همان خونهایشان و لباس های خودشان دفن کنید.

وسائل الشیعه، ج2، ص701، حدیث11

شهادت

24.دفن با جامه خونین

عن امیر المومنین علیه السلام قال :

لمّا کان یوم بدرٍ، فاُصیب من اصیب من المسلمین، امر رسول الله بدفنهم فی ثیابهم، و ان ینزع عنهم الفراء، و صلیّ علیهم.

حضرت علی علیه السلام فرمود :

در روز بدر، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نسبت به کسانی که از مسلمانان به شهادت رسیده بودند، دستور داد که آنها را با لباسهایشان دفن کنند، و تنها لباسهای چرمین را از تنشان بیرون آوردند، و سپس بر آنها نماز خواند.

بحار الانوار، ج82، ص6، حدیث 5

 

25. گلگون کفنان

عن اسماعیل بن جابر و زُراره عن ابی جعفر علیه السلام :

قال : قلت له کیف رایت الشّهید یدفن بدمائه؟ قال : نعم فی ثیابه بدمائه و لا یحنّط و لا یغسّل و یدفن کما هو …

از اسماعیل بن جابر و زراره نقل شده است که : از امام صادق سوال کردم، نظر شما در این باره چیست که شهید با بدن خون آلود دفن شود؟ حضرت فرمود : آری شهید بدون غسل و حنوط، در لباس خونین خود همانگونه که هست دفن می شود.

وسائل الشیعه، ج2، ص700، حدیث8

 

26. شهید سوال قبر ندارد

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

من لقی العدوّ فصبر حتّی یقتل او یغلب لم یفتن فی قبره.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

هر کس رو در روی دشمن قرار گرفت((با دشمن درگیر شد)) و استقامت کرد تا کشته و یا پیروز شد، در قبر مورد آزمایش قرار نمی گیرد((از او سوال نمی شود)).

کنز المعال، ج4، ص313، حدیث10662

 

27.آثار شهادت

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

یعطی الشّهید ستّ خصال عند اوّل قطره من دمه :

یکفّر عنه کلّ خطیئه ویری مقعده من الجنه و یزوّج من حور العین و یؤمّن من الفزع الاکبر و من عذاب القبر و یحلّی حلّه الایمان.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

1-با اولین قطره خون او تمام گناهانش بخشیده می شود.

2-جایگاه خود را در بهشت می بیند.

3-از حوریان با او ازدواج می کنند.

4-از وحشت بزرگ روز قیامت در امان می باشد.

5-از عذاب قبر ایمن است.

6-به زیور ایمان آراسته می گردد.

کنز المعال، ج4، ص410، حدیث1152

 

 28. معافیت از سوال قبر

سُئل النّبی صلی الله علیه و آله :

مابال المومنین یفتنون فی قبورهم الّا الشّهید؟ فقال : کفی ببارقه السّیوف علی راسه فتنهً.

از پیامبر اکرم سوال شد :

چگونه است که همه مومنین در قبر مورد سوال و امتحان قرار می گیرند مگر شهید؟

حضرت فرمود : امتحانی که در زیر برق شمشیر داده است، برای او کافی است.

کنز المعال، ج4،ص407، حدیث11138 و ص595، حدیث11741

 

29. شفاعت شهید

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

یشفع الشّهید فی سبعین من اهله.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :

شهید هفتاد نفر از بستگان خود را شفاعت می کند.

کنز المعال، ج4، ص401، حدیث 11119

 

30. مقام شفاعت

عن الصّادق علیه السلام عن آبائه علیه السلام انّ رسول الله قال :

ثلاثه یشفعون الی الله یوم القیامه فیشفّعهم : الانبیاء ثمّ العلماء ثمّ الشّهداء.

امام صادق علیه السلام از پدران خود از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمود :

سه گروهند که روز قیامت شفاعت می کنند و شفاعت آنها مورد پذیرش خداوند قرار می گیرد، انبیاء و علما و شهداء.

بحار الانوار، ج97، ص14، حدیث24

 

31. اول کسی که وارد بهشت می شود

عن الرّضاء علیه السلام عن آبائه علیه السلام، قال، قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

افضل الاعمال عند الله ایمان لا شکّ فیه و غزو لاغلول فیه و حجّ مبرور و اوّل من یدخل الجنّه شهید.

امام رضا علیه السلام از پدران خود علیه السلام از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده که آن حضرت فرمود :

برترین اعمال نزد خداوند، ایمانی است که در آن تردیدی نباشد و رزم و پیکاری که در آن خیانت در ((غنیمت)) نباشد و حج مقبول . و اولین کسی که وارد بهشت می شود شهید است.

بحار الانوار، ج66، ص393، حدیث75

 

32. آرزوی شهید

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

ما من احدٍ یدخل الجنّه یحبّ ان یرجع الی الدّنیا و له ما علی الارض من شییءٍ الّا الشّهید. فانّه یتمنّی ان یرجع الی الدّنیا فیقتل عشر مرّاتٍ لما یری من الکرامه.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

از افرادی که وارد بهشت می شوند هیچکس آرزوی بازگشت به دنیا را ندارد گر چه تمام آنچه در زمین است از آنِ وی شود، مگر شهید که او به سبب کرامتی که در شهادت می بیند آرزو می کند به دنیا برگردد و دهها مرتبه در راه خدا کشته شود.

صحیح بخاری، ج4، ص26

 

33. برترین شهدا

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

افضل الشّهداء الّذین یقاتولن فی الصّف الاوّل فلا یلفتون وجوههم حتّی یقتلوا، اولئک یتلبّطون فی الغرف العلی من الجنّه یضحک الیهم ربّک فاذا ضحک ربّک الی عبدٍ فی موطن فلا حساب علیه.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :

برترین شهیدان کسانی هستند که در صف اول((خط مقدم)) پیکار می کنند و روی بر نمی گردانند تا کشته شود، اینها هستند که جایگاه آنان غرفه های عالی بهشت است، و خداوند بر آنها متبسّم است و اگر خداوند بر بنده ای تبسّم کند((خشنود شود)) هیچ حسابی بر او نیست.

کنز المعال، ج4، ص401، حدیث11120

 

34. شهید دریا

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

شهید البحر مثل شهید البرّ …

و انّ الله عزّوجلّ وکّل ملک الموت بقبض الارواح الّا شهید البحر فانّه یتولّی قبض ارواحهم.

پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود :

شهید در جنگ دریایی مثل شهید در جنگ و جهاد در خشکی اجر دارد و خداوند ملک الموت را برای قبض روح همه افراد مامور ساخته است، مگر شهیدان جنگ دریایی که آنقدر مقام و فضیلت دارند که خداوند، خودش ارواح آنها را قبضه می کند.

سنن ابن ماجه، ج2، ص928، حدیث 2778

شهادت

35. خانواده شهید

قال علی علیه السلام عن قول رسول الله صلی الله علیه و آله :

 و یقول الله عزّوجلّ انا خلیفته فی اهله و من ارضاهم فقد ارضانی و من اسخطهم فقد اسخطنی.

حضرت امیر علیه السلام در ادامه حدیثی مفصّل که در باب مقام شهید از قول رسول خدا بیان داشته اند می فرماید :

خداوند می فرماید من جانشین شهید در خانواده او هستم، هر کس رضایت آنها را جلب کند رضایت مرا جلب کرده و هر کس آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.

 

36. دیگرشهیدان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

من ارید ماله بغیر حقّ فقاتل فهو شهید.

پیامبر گرامی خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

هر کس مالش مورد سوء قصد قرار گیرد و برای دفاع از آن مبارزه کند و کشته شود شهید است.

کنز المعال، ج4، ص429، حدیث11201

 

37. شهیدان دفاع

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

من قاتل دون نفسه حتّی یقتل فهو شهید و من قتل دون ماله فهو شهید

و من قاتل دون اهله حتّی یقتل فهو شهید و من قتل فی جنب الله فهو شهید.

پیامبر گرامی خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

هر کس برای دفاع از جان و مال اهل و عیال خود پیکار کند و کشته شود شهید است و کسی که در راه قُرب به خدا کشته شود شهید است.

کنز المعال، ج4، ص420، حدیث11236

 

38. دفاع از مال

عن علیّ بن الحسین علیه السلام :

من اعتدی علیه فی صدقه ماله فقاتل فقتل فهو شهید.

امام زین العابدین علیه السلام فرمود :

هر کس به ظلم اموالش مورد تجاوز قرار گیرد و در برابر آن پیکار کند تا کشته شود شهید است.

وسائل الشیعه، ج11، ص93، حدیث11

 

39. کشته راه خدا

عن ابی عبدالله علیه السلام، قال : قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

من قتل دون عیاله فهو شهید.

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند

هر کس در راه دفاع از بستگان خود کشته شود شهید است.

وسائل الشیعه، ج11، ص91، حدیث5

 

40. در رکاب امام

عن الرّضا علیه السلام فی کتابه الی المامون :

الجهاد واجب مع امام عادل و من قاتل فقتل دون ماله و رحله و نفسه فهو شهید.

امام رضا علیه السلام در نامه خود به مامون نوشت :

جهاد همراه امام عادل واجب است و هر کس پیکار کند و در راه دفاع از مال و ره توشه و جان خویش کشته شود شهید است.

وسائل الشیعه، ج11، ص35، حدیث10، تحف العقول، ص102

  • شهید گمنام
  • ۰
  • ۰


1. هیچ می‌دانی چرا بی حاصلیم/ چون که ازیادشهیدان غافلیم
× روحمان با یادشان شاد…

۲. شهادت لاله ها را چیدنی کرد
به چشم دل خدا را دیدنی کرد
ببوس ای خواهرم قبر برادر
شهادت سنگ را بوسیدنی کرد
“قیصر امین پور”

۳. هفته ی جنگ هفته ی افتخار است، هفته ی مقدس است، در حقیقت جشن است، عید است و یک بزرگداشتی[ است] از روحیه ی مردم، ایثار مردم و مقاومت مقدس و دفاع مقدس. (امام خامنه ای)

۴. کاش می شد بچه ها را جمع کرد
سنگر آن روزها را گرم کرد
کاش می شد بار دیگر جبهه رفت
جنگ عشقی کرد و تیری خورد و رفت…
.
هفته دفاع مقدس بر همه خوبان مبارک باد

۵. ندیدم آینه ای چون لباس خاکی ها
همان قبیله که بودند غرق پاکی ها
به عشق زنده شدن عند ربهم بودن
شده ست حاصل آنها زسینه چاکی ها
دلیل غربتشان اهل خاک بودن ماست
نه بی مزار شدنها نه بی پلاکی ها
به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند
زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها
*هفته دفاع مقدس گرامی باد*

۶. « منطق ما ؛ منطق امام حسین (ع) است , اگر دشمن این حقیقت را دریابد , هرگز لحظه ای منتظر خستگی ما نخواهد ماند . » شهید آوینی

۷. گرچه نه پلاک و نه جسد می بینیم
بعد از تو هنوز مستند می بینیم
دیگر خبر از “روایت فتح” ات نیست
هر هفته دوشنبه ها “نود” می بینیم!

  • شهید گمنام