پلاک خاکی

این وبلاگ برای شهدان ساخته شده است.

پلاک خاکی

این وبلاگ برای شهدان ساخته شده است.

پلاک خاکی

ما در این سایت به شهدان دفاع مقدسمان میگوییم که همیشه ما پشت شما هستیم.
هزینه کپی برداری: یک فاتحه برای گذشتگان و شهدا.

آخرین نظرات
نویسندگان

۳ مطلب با موضوع «شعر ها» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

‍ دلنوشته فرزند شهید مدافع، شهیدعلی زاده اکبر اولین شهید مدافع حرم شرق کشور برای پدر:


سلام بر تن های بی سر 

سلام بر سر های بی پیکر 

سلام بر جنازه های در به در 

دلنوشته ای با شهید 

شهید.علی زاده اکبر 

به آهستگی در کوچه ها قدم می گذاشتم. هر قدم ک بر می داشتم، فکرم بیشتر و بیشتر کنجکاو می شد.

به خانه رسیدم، نوای الله اکبر را شنیدیم و با آب زلال حوض خانه وضو گرفتم و گفتم:(خداوندا، مرا به آسمان ببر تا پاسخ سوال هایم را بیابم). ناگهان پا هایم از زمین جدا گشت، گویی داشتم به سوی آسمان پر می گشودم. 

آسمان فریاد زد و صدایش در قلبم نجوا کرد،گفت:(چه می خواهی ای انسان؟)

گفتم به من بگو بعد از خداوند بزرگ کیست؟  گفت:شهید 

گفتم بعد از خداوند انسان فداکار کیست؟ گفت:شهید 

گفتم ای آسمان شهید کیست ک اینگونه او را وصف می کنی؟او کیست ک عظمت تو در برابر قلب رئوفش چیزی جز زره ای نیست؟ به راستی او آفریده کیست؟ 

آسمان با نگاهی محبت آمیز گفت:او آفریده خداست؛خدایی ک بزرگی من با مهربانی اش زیباست، شکفتن گل با لبخندش زیباست و وجود شهید با وجود او پیداست.

ای آسمان در وصفش چ بگویم؟ او را به چه تشبیه کنم؟

آسمان گفت:او را در جهان خودت بیاب. 

آنقدر غرق در جملات شگرف آسمان بودم ک نفهمیدم چه موقع پا در زمین نهادم و مداد سیاه کوچکی به همراه دفتر کاهی خود از قفسه برداشتم؛قلم در دست گرفتم و نامه ای به شهید نوشتم:شهید تو کیستی ک پس از کردگار من در بصیرت چون رستم،در رشادت چون طوفانی و در سربلندی چون کوهی و در عظمت چون دریایی و در خداشناسی بی همتایی. 

من آنقدر ناتوانم ک همچون آسمان نمی توانم هدفت را ک تنها به عشق به خدا بوده درک کنم. 

  • شهید گمنام
  • ۲
  • ۰

نفیسه سادات موسوی

پا شد... تمـــام خانه پر از التهاب شد

آنقدر گریه کرد که اشکش شراب شد


در #خواب دیده بود که با چفیه و پلاک

عکسش به روی سینه‌ی دیوار، #قاب شد


در خواب دیده بود که #محشر به پا شد و

او هم میان خیل #شهیــدان حساب شد


دیگر هوای #ماندنِ دور از حرم نداشت

دیگر نفس به سینه‌اش عین #عذاب شد


بوسید دستِ #طفلِ به قنداقه خفته را

حرف از #رباب زد که زنش هم مجاب شد


#شیرین_زبانیِ پسرش را ندید و رفت

رفت و ندید همسرش از غصه، آب شد


یک شب دلش شکست و به #زینب گلایه کرد

فردا هنوز سر نزده... #انتخاب شد...


بی شک دعای مادر او #مستجاب شد...

  • شهید گمنام
  • ۰
  • ۰

با حجابت

   با حجابت پاسدار گوهر جان باش                حرمت خون شهیدان را نگهبان باش

از حجابت گرم و جوشان جبهه جنگ است             پوشش تو، با جهاد وجبهه همسنگ است

معنی آیات خون را هیچ مـــ ـــی دانی؟                  پیک خونین وصیت نامه می خوانـــــی؟

سنگر رزمندگان گلگون و خون رنگ است                پشت کردن بر پیام سرخ خون،ننگ است

زمزم عفت زبان و محتوا دامان تو جوشان                عهد و میثاق شهیدان را مبر از یادگیرنده ها

قبله، خونین است و از پاکی وضوی ماست                   خواهرم؛ بیـــــداری تو آرزوی ماست

  • شهید گمنام