پلاک خاکی

این وبلاگ برای شهدان ساخته شده است.

پلاک خاکی

این وبلاگ برای شهدان ساخته شده است.

پلاک خاکی

ما در این سایت به شهدان دفاع مقدسمان میگوییم که همیشه ما پشت شما هستیم.
هزینه کپی برداری: یک فاتحه برای گذشتگان و شهدا.

آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر های شهیدان» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

درد دل

دردِ دل

سلام آقاجان

سلام اربابم حسین,

محرمت داره تموم میشه,آقا جان میدونم شما تو این ماه داغ زیادی تحمل کردین,داغ علی اکبرو داغ علی اصغر دیدی,داغ داداش باوفاتو دیدی,پرپر زدن قاسم مشاهده کردی,آقا جان ببخش ما نتونستیم پای قول و قرارمون باشیم,ببخش,اربابم اربعینم نزدیکه,خیلی از نوکرات با دل خسته و شکسته دارن میان سمتت,اصلا فکر نمیکردم پارسال اربعین با عکس شهدا بیام پابوستون, اربابم امسالم با عکس شهدا,با عکس شهیدان مدافعان حرم ,با عکس شهید محمدبلباسی دارم میام, با تمثال شهدای خان طومان میام,راستی آقا جان اربعینتون اومد اما شهدامون هنوز خان طومان موندن و نیومدند,خیلی ها منتظرن ,تو رو به جان عمه سادات زودتر عزیزانشون بهشون برسون,خدایا تو را به حق امام حسینت ما رو از بندگان خوبت قرارت بده...

  • شهید گمنام
  • ۱
  • ۰

شعر های شهدا

🌹سلام بر مدافعان حرم🌹 


🔻گفتم کجا، گفتا دمشق 

گفتم چرا، گفتا که عشق

گفتم وَ کِی، گفتا که حال 

گفتم بمان، گفتا محال


🔻گفتم مرو، گفتا که لا 

 برپاست آنجا کربلا

باید ولی یاری کنم 

 زینب علمداری کنم


🔻گفتم چه داری با حسین 

گفتا وفای عهد و دِین

گفتم حرامی بسته راه 

گفتا که زینب بی‌پناه


🔻گفتم که راه چاره چیست 

 گفتا فقط آزادگیست

گفتم مرو خوبم ز دست 

گفتا که زینب بی‌کَس است


🔻گفتم خطر دارد بسی 

گفتا چرا دلواپسی

گفتم که جان باید دهی 

گفتا که دارم آگهی


🔻گفتم چرا پس می‌روی 

 گفتا به برهانی قوی

گفتم چه آن برهان توست 

 گفتا همان عهد نخست


🔻گفتم که منظورت چه است 

 گفتا، ازل، عهد الست

زان دم که گفتیمش بلی 

شد سهم شیعه کربلا


🔻او آفرید از این‌همه 

ما را به عشق فاطمه

در آن سحرگاه خیال 

از ابر عشق و شور و حال


🔻بارید باران از جنون 

شد خاک شیعه گِل ز خون

گفتم که یعنی شیعه چیست 

گفتا به زهرا واله گیست


🔻گفتم تو را در سینه چیست 

 گفتا که شور عاشقیست

گفتم که این شور از کجاست 

 گفتا ز عشق کربلاست


🔻گفتم چه باشد کربلا 

 گفتا همه عشق و ولا

گفتم چه داری آرزو 

گفتا به خون گیرم وضو


🔻گفتم کجا خوانی نماز 

گفتا که با مهدی حجاز

گفتم دریغا روی تو 

خونین شود گیسوی تو


🔻گفتا خوشا گلگون شدن 

 چون لاله رنگ خون شدن

گفتم تویی آخر جوان 

بهر دل مادر بمان


🔻گفتا که باید رفتنم 

 گلگون‌کفن پوشد تنم

گفتم مرو، گفت الوداع 

 گفتم چرا، گفتا دفاع


🔻گفتم کجا، گفتا حرم 

از دختر پیغمبرم

من شیعه‌ام اهل ولا 

باید روم تا کربلا


🔻باید که جان بازم به عشق 

در کربلایی چون دمشق

من شیعه‌ام لبریز درد 

کی من هراسم از نبرد


🔻بر یاس نیلی گشته فام 

گیرم عدو را انتقام

گفتم بگو از عشق خاص 

گفتا که سیلی خورده یاس

گفتم که محبوبت که است 

گفت او که پهلویش شکست


🔻گفتم که زهرا کیست او 

گفتا که سیلی خورده رو

گفتم که سیلی زد به او 

گفت هر که حیدر را عدو


🔻گفتم بگو اسرار عشق 

گفتا که سر بر دار عشق

گفتم تو را کِی عیش و نوش 

گفتا علم گیری به دوش


🔻گفتم چرا آشفته‌ای 

 گفتا غم بنهفته‌ای

گفتم بگو بنهفته غم 

 گفتا حرامی و حرم


🔻گفتم چه بُغضت در گلو 

گفتا غم معجر و مو

گفتم چه جویی در دمشق 

گفتا که جانبازی به عشق


🔻گفتم مرو با ما بمان 

 آنجا نمی‌یابی امان

گفتا امان در کربلاست 

خوش شیعه را رنج و بلاست


🔻گفتم چه خواهی یاس را 

 گفتا شدن عباس را

گفتم سرت از تن جدا 

گردد به دست اشقیا

گفتا فدای فاطمه 

پا و سر و دستم همه


🔻گفتم اگر گردی هلاک؟ 

صد پاره تن افتی به خاک ؟

گفتا که می‌گردم شهید 

 در پیش زهرا روسفید


رهسپاریم با ولایت تا شهادت

  • شهید گمنام